Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-06@09:21:10 GMT

يک هفته و چند چهره؛ سورِ سوريه و دختران هرمزگان

تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۵۵۳۰۷

خبرگزاري آريا - برترين ها - ايمان عبدلي: حادثه هايي چون واژگوني اتوبوس در حد يک تب تند زودگذر ما را درگير مي کند و شايد همين يک هفته فاصله هم اين اتفاق کهنه نشان بدهد، کاش ميشد ذهن را فريز کرد که برخي چيزها را فراموش نکند. در مورد اشتباهي که در خندوانه رخ داد هم ماجرا از اين قرار بود که «دانيال»، کاراکتر طنازي که معمولا در تبليغات اسپانسر برنامه نقش آفريني مي کند، اين بار براي تبليغ طرح کمک جهيزيه يک شرکت لوازم خانگي به دختر فرضي رامبد جوان لقب پير دختر داد و خب اعتراضاتي شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکبر عبدي هم که مهمان علي ضيا بود و فيلم مديري را زشت و ضعيف قلمداد کرد و چون مساله مشايخي را هم داشتيم چندي قبل، بهانه اي شد براي نگاه به دعوتي هاي بي سامان برنامه هاي مختلف از پيشکسوتان.
دختران هرمزگان يا (تلخ و سياه هفته)
حادثه واژگوني اتوبوس دختران دانش آموز هرمزگاني در استان فارس، يادآور اتفاقات پر شماري بود که در تمام ادوار داشته ايم و هر بار مدتي حسرت خورده ايم و منتقد شده ايم. باز تکرار و باز تاسف دوار بي حاصل. وضعيت حمل و نقل عمومي، که اصلا يکي از زيربناهاي اساسي توسعه در هر کشوري است در ايران اصلا جالب توجه نيست. نيازي نيست دست به تحقيق بزنيد يا اهل مطالعه باشيد و يا اصلا حتي آدم تيز بيني باشيد. با عينک ته استکاني هم وضعيت فاجعه بار جاده ها و وسايل حمل و نقل عمومي اظهر من الشمس است. نگاه کنيد به ميزان اتکاي مردم به ماشين ها شخصي! چند درصد راضي مي شوند با استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومي به سفر بروند؟ اصلا چقدر اين سيستم قابل اعتماد است؟ چه کسي مي تواند تضمين بدهد هواپيماها تاخير نداشته باشد؟ يا فلان اتوبوس ايمن باشد و فلان قطار مشکل دار نشود؟

همه مان حداقل چند باري گذرمان به آشفته بازار حمل و نقل عمومي خورده، پروسه دردناک و دشواري که از صفر تا صدش مثنوي هفتاد من غصه و تنش است. حالا فکر کنيد با چنين سيستم معيوب و غم انگيزي دانش آموزان و برادرها و خواهرهايمان را هم دو دستي تقديم چنين سيستمي مي کنيم. خودِ آموزش پرورش هم که اصلا جميع کاستي هاست؛ سازمان بزرگ و و پر دامنه اي اي که سنگين و فرسوده شده و نمي تواند بار پرورش آينده سازان را به دوش بکشد و در کار آموزش هم مانده. پرورشش مي شود يک زنگ در هفته که در آن کلي توصيه و نصيحت گل درشت و تکراري و کليشه اي تحويل دانش آموز مي دهند. هنوز همان تمهيدات دهه شصت را براي فرزندان اپليکيشن و اندرويد استفاده مي کنند و خيلي که جسور مي شوند ترتيب اردويي را مي دهند که بچه ها حال و هوايي عوض کنند. هر بار جسارت مسئوالان آموزش تن صاحب بچه را مي لرزاند. چون در سرزميني که بستري براي جسارت ندارد، چاره اي جز سکون نمي ماند.
اردو را کسي مي رود که جاده ي درست و حسابي و ماشين درست و حسابي در دسترس داشته باشد. براي ما مردمي که هنوز در برخي جاده هايمان از ميني بوس هاي چهل سال پيش آلماني استفاده مي کنيم و البته از سر ناچاري و شوربختي با همان کمبودها و سياهي ها خاطرات خوش مي سازيم! اردو رفتن خودِ جهنم است. آخر براي مردمي که عرض بعضي جاده هايشان اندازه يک ماشين است و براي بيشمار شهرهايي که حتي يک ترمينال درست و حسابي ندارد و قطار هنوز يک ابزار حمل و نقل لوکس به شمار مي رود چه چاره اي مي ماند؟ دوباره چند وقتي غرولند مي کنيم و بعد مجبوريم که يادمان را ببريم جاهاي ديگر، که بشود ادامه داد و ادامه داد. از آن جمعه صبح تا اين پنجشنبه، ما همه يادهامان را ورز داديم که فراموش کنيم چه گذشت. همين چند خط هم ديگر جذاب نيست، چون چند روزي گذشته شما هم آرام شده اي، خدا را شکر که گذر زمان آرام کننده است.
دانيالِ خندوانه يا (اشتباه هفته)
اين که آن قدر از خندوانه نوشته مي شود يا در مورد چاوشي حرف زده مي شود و يا حتي مهران مديري تحت توجه قرار مي گيرد همه از خوشبختي صاحبان اين برندهاست. ديده مي شوند و محبوب مردم هستند که از آن ها نوشته مي شود و مورد بحث قرار مي گيرند. اين موقعيت رشک برانگيز البته تبعاتي هم دارد که دامن گير مي شود. مثل همين اشتباه نويسنده خندوانه که در توليد يک موقعيت خنده دار از واژه و موقعيتي استفاده کرده که انصافا در حد خودش بحث بر انگيز است.
تعارف که نداريم اين ظاهر به اصطلاح مدرن شهرهايمان، اين آپارتمان هاي قد برافراشته و ماشين هاي مدل بالا، حتي اصرار به عمل هاي زيبايي و لباس هاي مارک، لايه رويي از ذهن ها سنت زده و نه چندان مترقي است. انگار يک خانه کلنگي را با چند رول کاغذ ديواري و کمي رنگ و لعاب تازه و شيک نشانمان بدهند. جامعه ي ايراني در چنين وضعيتي است. موقعيت متناقض و شگفت انگيزي که از فرط تراژيک بودن خنده دار است.
حکايت خيلي هامان که دنبال آخرين و مدرن ترين گوشي هاي بازار هستيم و از آن طرف در عرفي ترين حالت ممکن تفکراتي را دنبال مي کنيم که به هيچ قاعده منطقي جور نمي آيد. در عين اين که از محصولات مدرن دنياي غرب استفاده مي کنيم (ابزارهايي که حاصل سال ها تلاش و تدقيق علمي است) با همان وسايل چيزهايي دست به دست مي کنيم که آميخته به باورهاي سنتي (نه اصيل) عرفي و بي قاعده و شکل است. در واقع با آورده هاي علمي جهان غرب خرافه هاي شرق را تکثير مي کنيم.

از بحث اصلي خيلي دور نشويم؛ خندوانه و برنامه هاي اين چنيني مطابق ذائقه مردمان صبح تا شب درگير کار ايجاد شده است. همان مردمي که در جهان صنعتي شده و در يک دو قرن اخير آخر شب ها به يک تنفس ذهني نياز دارند، تا خواب آرام تري داشته باشند و به بهانه تلويزيون شايد دورهمي کوچکي را هم تجربه کنند و فردا در محيط هاي کاري خوراک مشترک قابل تبادلي با افراد ديگر داشته باشند. خندوانه همه ي اين کارکردها را دارد و البته سعي مي کند فرهنگ سازي هم کند، اما گاهي سازندگان برنامه در شتاب برنامه سازي دچار اشتباه مي شوند و به باورهاي غلط دامن مي زنند. انگار گول مشارکت بالاي اين مردم در پيامک ها را مي خورند و فکر مي کند با مردمي خيلي مدرن طرفند. اما غافل از اين که استعمال واژه اي چون «پير دختر» مي تواند در سطحي گسترده به باور خجالت آور سربار بودن دختران سن بالاي مجرد دامن بزند.
خندوانه حتما دچار اشتباه شده و سخت است پذيرفتن عذرخواهي رامبد جوان! چون اين جا خيلي از پير پسرها آزادانه هر آن چه که نبايد مي کنند و پير دخترها حتي حق تنهايي زندگي کردن را ندارند و قضاوت مي شوند. اصلا در همين نظراتي که در برترين ها دريافت مي کنيم بارها دريافته ايم که در آسيب هاي اجتماعي تا حد زيادي هميشه حق با مردان است و با مثل هايي چون (کرم از خود درخته) با کنار گذاشتن قوه تعقل و آسان سازي مسائل اجتماعي و در اکثر اوقات زنان مقصرند! در اين جامعه علاقه مند به مقصر نشان دادن زنان، روا نيست که دختران مجرد سن بالا را برچسب بزنيم. انگار زير پر و بال عامي ترين مردم را گرفته ايم و اين مي تواند کلي از فرهنگ سازي هاي خندوانه را زير سئوال ببرد.
بازيکنان سوري يا (اغتشاش هفته)
در مورد بازي با سوريه از چند جهت مستعد حاشيه بوديم؛ يک اين که قرار بر اين بود اين بازي خانم ها را هم در خودش داشته باشد حتي براي ساعتي بليط فروشي براي بانوان باز شد و اما در نهايت اتفاقي نيفتاد تا تصاوير خانم هاي سوري در آزادي خيلي ها را آزرده کند. کنار هم قرار گرفتن تصاوير حضور بي دردسر سوري ها ناکامي ايراني ها پشت درب هاي بسته استاديوم، خوشايند نبود. سر تا پاي داستان آزار دهنده بود غير از پيمان يوسفي که در اين ميانه جسارت به خرج داد و براي اولين بار از خودش کاراکتر ساخت، تا از اين پس چيزي بيشتر از يک گزارشگر صرف باشد.
مساله دوم «سوريه» بود. حضور ايران در خاک سوريه براي دفاع از حرم و اعزام جوانان داوطلب به خاک سوريه که با داعش مي جنگ هستند، در باور برخي از مردم با مسائل ورزشي ترکيب شد و تساوي ايران مقابل سوريه رنگ و بوي ديگري گرفت! اين برخي از مردم بدبين، گمان کردند دريافت گل تساوي از سوريه يک نمايش بوده و بازيکنان به سوري ها راه داده اند! نا گفته نماند برخي از رسانه هاي اصولگرا هم به اين باور دامن زدند و البته واکنش بازيکنان سوريه و آن جملات توهين آميز هم تير خلاص ماجرا بود. اما با همه ي اين ها حتي اگر چند توهين را دليل بد رفتاري سوري ها بدانيم، نبايد فراموش کنيم که حضور نظامي ايران در سوريه، برآيند تصميمات کلاني است که سرچشمه هاي مذهبي و ملي دارد و به نوعي نبايد در سطح يک مسابقه قضاوتش کرد. مگر غير از اين است که مجموع عملکرد ايران در خاورميانه تا امروز منجر به ايجاد قدرتي شده که قابل توجه و تقدير است.

حاشيه آخر اما اعتراض کي روش و اعضاي تيم ملي به ماجراي پاداش هاست .مي دانيم که مسئولان به اندازه از اين تيم ملي تقدير نکرده اند و مي دانيم که کي روش از خيلي ها ايراني تر است و اين تيم تاريخ سازي کرده. اما اين بار کي روش زمان مناسبي را براي اعتراض انتخاب نکرد و جشن ملي تحت تاثير قرار گرفت.
اما همه‌ي ان مسائل براي برهم زدن يک جشن ملي کافي نيست. ريشه ماجرا اين جاست که ما براي مرحله به مرحله ي غمگساري برنامه داريم و با دقت و وسواس هر نوع سوگواري را اجرا مي کنيم. از آن طرف براي هر مدلي از شادي، خاصه شادي عمومي لنگ مي زنيم و گيج و سردرگميم. چون شادي را باور نکرده ايم و اصلا در ديدگاه عمومي شادي را وزين نمي دانيم و معمولا دنبال بهانه ايم تا ميز بازي را بهم بزنيم. بدتر از هر چيز اين ناباوري در پذيرش شادي، آزار دهنده است که حتي به يک خارجي (کي روش) هم منتقل مي شود. ناباوري که حضور زنان را صلاح نمي داند و يک تساوي را تباني قلمداد مي کند، وسط سور و سات جشن، پاداش عقب افتاده اش را مي خواهد.
اکبر عبدي يا (حرمت هفته)
قبل ترها تعداد برنامه هايي که ساختار مصاحبه محور داشتند، محدود بود و تا حدي زيادي قابل کنترل بودند. اما در سال هاي اخير و با گسترش شبکه هاي صدا و سيما در هر ساعتي از شبانه روز امکان تماشاي يک مصاحبه وجود دارد. حتي بعضي از مراکز استاني هم چنين برنامه هايي ترتيب داده اند. مثالش برنامه خوشا شيراز در شبکه استاني فارس. به شبکه هاي سيما، برنامه هاي تلويزيون هاي اينترنتي را هم که اضافه کنيد درک خواهيد کرد که تعداد برنامه هاي مصاحبه محور چقدر افزايش پيدا کرده و طبيعتا در چنين شرايطي نظارت روي اين همه برنامه از که با ديدگاه هاي متفاوت اداره مي شود، دشوار است. در واقع نمي شود توقع داشت گروهي دائما حواسشان به اين باشد که فلان برنامه، شان فلان آدم را حفظ کند. در نتيجه اين برنامه ها نياز به يک خودبسندگي دارند.
اين مقدمه نسبتا طولاني کليد ورود به اين بحث است که چرا برنامه هاي گفت و گو محور بيشتر از اين که ايجاد فضايي براي فکر و تبادل کند، منجر به جنجال مي شود؟ اشکال ماجرا در چند سطح قابل مشاهده است؛ مجريان ناشي که توانايي کنترل برنامه را ندارند، نويسنده هايي که از ايده هاي نو خالي هستند و برنامه سازاني که صرفا تجاري فکر مي کنند و در واقع در دعوت از مهمان ها هم ساده انديشي مي کنند.

کسي مثل اکبر عبدي را با آن شرايط ناخوش احوال، مهمان هر بزم و جنگ مي کنند که برنامه رنگين تر شود، البته که برنامه تحت توجه قرار مي گيرد، اما خب به قيمت خرج کردن از سال ها اعتبار و خاطره سازي بازيگر گيشه ساز دهه هفتاد. با ادامه اين روند مگر مي شود از عبدي و از آن سکانس ماندگار انفجار در اجاره نشين ها چيزي در ذهن نگه داشت؟ مگر مي شود جمشيد مشايخي را با سوته دلان و آن سکانس دو نفره ماندگار با بهروز وثوقي به ياد آورد؟ اين که هر بار به هر مناسبتي از بزرگانمان خرج کنيم و شرايط آن ها را درک نکنيم، نهايت کم لطفي و بي احترامي به يک پيشکسوت است. به هر حال آن ها قواي روزگار جواني را ندارند. در لحظه و موقعيت حرف هايي مي زنند که شايد خيلي معقول نباشد.
مگر چند بار بايد چنين اتفاقاتي بيفتد تا درک کنيم، روا نيست بزرگانمان را در سنين بالا و با شرايط ناخوش جسمي مقابل دوربين برنامه هاي زنده قرار بدهيم. به هر حال هر ميزان اعتباري روزي به پايان خواهد رسيد، آن روز جز افسوس چيزي نداريم. ختم کلام.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۵۵۳۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سند‌های «رفسنجان قشم» سازماندهی می‌شود/ آزادی ۴۰ زندانی افغان و پاکستانی برای مبادله با زندانیان ایرانی

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نشست خبری مجتبی قهرمانی رئیس دادگستری کل استان هرمزگان، صبح امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت در ساختمان دادگستری استان هرمزگان برگزار شد.

قهرمانی در ابتدای این نشست ضمن خوشامدگویی به اصحاب رسانه که با حضور در هفتمین تور رسانه‌ای قوه قضائیه برای دومین بار در یک سال گذشته به هرمزگان سفر کردند، با اشاره به اقدامات انجام شده در دادگستری استان در سال گذشته گفت: سفر رئیس قوه قضائیه به استان هرمزگان از اتفاقات ویژه استان در ماه‌های اخیر بود. ما برای دومین بار میزبان حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای بودیم. این سفر بدون تشریفات غیرضروری ولی با برنامه، هدفمند، محرک، جنبش ساز، تخصصی و حرفه‌ای بود. برنامه‌های زیادی در این سفر عملی شد و این سفر جزو موثرترین سفر‌های مقامات کشوری به استان هرمزگان بود. ادارات و سازمان‌های مختلف کارهایشان را عملی کردند تا قبل از سفر به سرانجام برسد و بتوانند گزارش کارهایشان را ارائه دهند.

همایش خانواده کارکنان قوه قضائیه

وی اظهار کرد: این سفر نوآوری‌هایی داشت که در نوع خود خاص بود، یکی همایش خانواده بود. رئیس محترم قوه قضاییه مستقیم از فرودگاه در همایش بیش از هزار نفری همکاران و خانواده هایشان حضور پیدا کردند و در این رویداد از بیش از ۱۰۰ معلم که از اعضای خانواده همکاران بودند تقدیر شد. در این سفر نمایشگاهی با ۲۶ غرفه برپا شد که همچنان ادامه دارد و معاونت‌ها و سازمان‌های مختلف دستاورد‌ها و عملکردشان را ارائه کردند.

رئیس دادگستری کل استان هرمزگان افزود: یکی دیگر از نکات ویژه این سفر این بود که شخص رئیس محترم قوه و معاونین ایشان با ۱۵ قشر برنامه حضوری داشتند. خانواده شهدا، مردم عادی، نیرو‌های مسلح، نخبگان، دانشجویان، کارگران که در جلسه‌ای دو ساعته و بیش از ۱۰۰۰ نفر بودند، صیادان، معلمان، کشاورزان و باغداران، جلسه با علمای اهل تسنن و علمای شیعه. جلسه‌ای اقتصادی با حضور تجار و بازرگانان، دیدار با زندانیان در کل استان از کمپ‌های ماده ۱۵ و ۱۶ هم بازدید شد.

وی در رابطه با برنامه‌های جانبی این سفر گفت: از چند روز پیش از این سفر، ما خدمات جهادی را در کل استان آغاز کردیم و در ۴۰ نقطه دفاتر خدمات الکترونیک خدمت رسانی کردند. سفر ایشان صرفا یک کار سازمانی و بازرسی نیست، بلکه فرهنگ‌سازی‌هایی هم دارد. یکی بحث حضور میدانی مدیران است. حضور یک مدیر در میدان برای تصمیم گیری‌ها و درک واقعی و حجم کار بسیار مهم است.

آزادی ۱۰۵ زندانی ایرانی و ۴۰ زندانی خارجی در سفر رئیس قوه قضائیه

قهرمانی عنوان کرد: گسترش فرهنگ نظارت پذیری و فرهنگ مسئولیت پذیزی، فرهنگ گره‌گشایی از امور، نگاه واقع‌بینانه و تخصصی و نوین و فرهنگ مردمی بودن و حضور در کنار آنها از دستاورد‌های این سفر بود. نحوه برخورد حجت‌الاسلام اژه‌ای اثبات کرد گفتمان ایشان با خانواده‌ها یک گفتمان واقعی است. ایشان در کنار کارگران، معلمان و خانواده‌ها حضور داشتند و حرف‌ها و خواسته‌هایشان را شنیدند.

رئیس دادگستری کل استان هرمزگان گفت: موضوعات رفاهی نیز در این سفر مورد توجه رئیس قوه قضائیه بود. راه‌اندازی درمانگاه و دندانپزشکی که به یاد شهید القدس شهید رضا زارعی افتتاح شد. ساخت بوستان مسئولیت اجتماعی با ۱۰ میلیارد بودجه توسط یکی از شرکت‌ها در دستور کار قرار گرفت. برنامه‌ریزی برای واردات و یا ساخت بیش از ۱۰۰۰ ماشین صنعتی انجام و از این مشکل گره گشایی شد. یک محموله روغن ۴۴ هزار تنی روغن نیز وجود دارد که آن حل و فصل کردن آن نیز در دستور کار قرار گرفت. یک آمبولانس و یک دستگاه خودروی آتش نشانی برای یکی از گردنه‌های حادثه خیز استان در نظر گرفته شد، منطقه‌ای که سال گذشته در یک فقره تصادف چند هموطن درگذشتند.

رئیس کل دادگستری استان هرمزگان ادامه داد: در این سفر ۱۰۵ زندانی ایرانی و ۴۰ زندانی خارجی آزاد شدند که از این زندانیان افغانستانی و پاکستانی برای تبادل با زندانیانایرانی استفاده می‌شود. تهیه جهیزیه برای تازه عروس‌های نیازمند نیز از دیگر طرح‌های رفاهی این سفر بود. افتتاح سالن مانیتورینگ سوخت نیز از اتفاقات ویژه این سفر بود. در این سالن پلیس جایگاه‌های سوخت را به صورت شبانه روزی رصد می‌کند. راه‌اندازی نخستین آزمایشگاه سم‌شناسی در استان هم اتفاق مبارکی بود تا دیگر برای ارسال نمونه‌ها به استان‌های دیگر وقت مردم گرفته نشود.

فرجام سندهای رفسنجان در قشم

قهرمانی با اشاره به جزئیات سند‌های موسوم به رفسنجان در جزیره قشم گفت: شخصی از اهالی رفسنجان در سال ۱۳۵۱ حدود ۷۱۴۲ سند زمین در قشم برای مردم صادر می‌کند. این سند‌ها مشکلاتی دارد و محدوده دقیق زمین‌ها مشخص نیست. این اسناد سال‌هاست که چالش جدی بین اهالی قشم است که دعوا‌های حقوقی زیادی را ایجاد کرده. دوم اینکه ثبات مالکیت در قشم با این اسناد در خطر است.

سرمایه‌گذاران و منطقه آزاد خواستند در جاهایی کارهایی راه‌اندازی کنند اما هربار کسی پیدا شده که با ارائه سند موسوم به رفسنجان، اجازه ساخت به سرمایه‌گذاران نداده است. در سفر رئیس قوه به استان ایشان دستور دادند که به این مشکل رسیدگی شود. با برنامه ریزی ما طرحی عملی شد که کاملا رایگان برای مردم این مشکل برطرف شود. منطقه آزاد قبول کرده که اسناد زمین های مردم به صورت تک برگ با مشخص شدن مختصات زمین صادر شود. 
وی افزود: در این سفر همه معاونین رئیس قوه قضائیه در همه شهرستان‌ها حاضر شدند، ملاقات مردمی، بازدید از زندان و بازدید از بنادر و اقشار خاص هر شهرستان داشتند و از چندین کارخانه هم بازدیدهایی صورت دادند.

ارائه خسارت تصادفات رانندگی بدون نیاز به تشکیل پرونده در دادگستری از طرح‌های ویژه ماست. در این طرح جدید ۲۰۰۰ تصادف به بیمه ها ارجاع شده و بیش از ۱۸۰۰ مورد بدون حضور در کلانتری و دادگاه هزینه‌های خود را از بیمه گرفتند. با این طرح سالی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار پرونده تصادف رانندگی از دوش قوه قضاییه استان کم می‌شود. برای مردم هم خوب است که نیاز نیست مثل یک پرونده قتل یا دزدی تمام مراحل قضایی را طی کنند و برای بیمه هم خوب است و برای آنها نیز راضی کننده است چون در همان سال قرارداد دیه مورد نظر را پرداخت می‌کنند و مشمول افزایش سنوات دیه ای هر ساله نمی شود. به این ترتیب هم مردم راضی هستند، هم قوه قضاییه هم شرکت بیمه. و حالا شرکت های بیمه به دنبال ارائه طرح‌های بهتر برای جذب مردم هستند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سند‌های «رفسنجان قشم» ساماندهی می‌شود/ آزادی ۴۰ زندانی افغان و پاکستانی برای مبادله با زندانیان ایرانی
  • سند‌های «رفسنجان قشم» سازماندهی می‌شود/ آزادی ۴۰ زندانی افغان و پاکستانی برای مبادله با زندانیان ایرانی
  • برگزاری رویدادهای جذاب فرهنگی به مناسبت روز دختر در همدان
  • مدرسه پسرانه سما شعبه یک بندرعباس، روز معلم را جشن گرفت
  • چهره جدی شجاعی برای تقابل با ملوان
  • اجتماع دختران سنندجی به مناسبت روز دختر
  • محرومیت زدایی از چهره فارس با اجرای بیش از هزار برنامه جهادی
  • جشنواره‌ گل دلسوختگان قم در بازی‌ تشریفاتی
  • بیداری اسلامی چهره ظالمین را در دنیا آشکار کرده
  • هوشمند سازی در سند تحول جهت تسریع خدمت‌رسانی به مردم است